دیکشنری
داستان آبیدیک
اداره کردن
english
1
general
::
Administer, manage, control, handle
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
اداره شهربانی
اداره عمومی
اداره غذا و دارو
اداره قیمومت
اداره گمرک
اداره ماترک
اداره ماترک بلاوارث
اداره ماترک در موارد رد ترکه
اداره مدعی العمومی
اداره مرزبانی
اداره مرکزی
اداره مرکزی شرکت
اداره مطبعه
اداره مطبوعات
اداره ممیزی
اداره کردن
اداره کردن اداره
اداره کل ارتباطات و فناوری اطلاعات
اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی
اداره کل ثبت اسناد
اداره کل ثبت اسناد و املاک
اداره کل فروش املاک دولتی
اداره کل کار
اداره کنسولی
اداره کننده
اداره ی اطلاعات انرژی آمریکا
ادارهترکه
ادارهمدعی العمومی
ادارهکردن
ادارک
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید